قانون شکن

عاشقانه هhttp://www.blogsky.com/cp/weblog/PublishedPosts.bs?rnd=3Tex6fz5WCHY2KCvtPOOWELRsWn5WPgO7Qz8XEW1ای کم رنگ من

قانون شکن

عاشقانه هhttp://www.blogsky.com/cp/weblog/PublishedPosts.bs?rnd=3Tex6fz5WCHY2KCvtPOOWELRsWn5WPgO7Qz8XEW1ای کم رنگ من

خدا هم راضیست ...

سلام دوستای نازنینم . نمی خوام گفته باشم که نمی دونم از چی بنویسم ، مشکل اینجاست اینقدر حرف برای گفتن و نوشتن دارم که نمی دونم از کجا شروع کنم . نمی دونم از  عشق بگم ، از دلتنگیم بگم ، از خوبی های یک فرشته بگم ، از درد و دل های یک تنها بگم یا از آرزوهای همیشه  !

این روزا منتظر یک خبرم ، یک خبر خیلی خوب ! باور کنین نمی دونم چی می تونه باشه ولی ایمان دارم یک اتفاق ، یک خبر خوشحال کننده منتظر منه... اما الان اومدم اینجا ، بیشتر دوست دارم از دلتنگیم بنویسم . از دوری یک آشنا که رفتنش برام خیلی سخت بود .


دلم به باریکه ی اشکی

که از گونه ی مادرم می چکد

تنگ است

فرشته از نبودنت

خدا را بنده نیست.

از خوبیت ، خوب می دانم

روزی

شیطان هم، وادار به سجده می شود

و به این خاطر

خدا ، میدانم از دوری تو راضیست ...






You must be the change you wish to see in the world.



نظرات 13 + ارسال نظر
دردونه چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:01

سلام نوید جان . وقتی که دیدم آپ کردی انگار ا ز خوشحالی بال در آوردم.

خیلی خوشحالم که بالاخره اومدی و نوشتی!

چقدر خوبه که حرف واسه گفتن و نوشتن داری! ولی من هیچی ندارم.

یعنی حرف زیاده ولی حوصله ایی واسه نوشتنشون ندارم و خیلی زود همه فکرامو فراموش می کنم .

احتمالا از اثرات روزه هست 1

الما چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:24 http://sorsoreha.blogfa.com/

سلام رسیدن به خیر
خوب میگفتی حرفات و ما میام توی وبلاگ ها که حرف های دوستامون و دلتنگی هاشون و خنده هاشون و . بخونیم
به هرحال امیدوارم زودتر ان خبر خوش بهت برسه و شادتر بشی
موفق باشید

ملیکا چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 17:28

..................▪
..................ღ
................ღ♥ღ
..............ღ๑♥๑ღ
............ღ☆♥☆.ღ
..........ღ☆ஜ♥ஜ☆ღ
........ღ دخترووووونهღ
......ღღ☆ஜ๑♥๑ஜ☆ღღ
... .ღ•2khtarooone•ღ
......ღღ☆ஜ๑♥๑ஜ☆ღღ
..........ღ دخترووووونه ღ
................ღღღ
................•••••
................ღ••ღ
...............ღ••••ღ
............ღღღღღღღ

تبسم پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:28

آره یه خبر خوب میشنوی
من اومدم دیگه

عجب خبری ... ! جدا از اینکه اومدی خوشحال میشم

اسیه پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:10

سلام نوید چطوری بباا نمیای نمیری دلممون تنگ شده برات ای بابا

خانمی پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 17:29 http://sshh.blogsky.com

سلااااااام....
سر نمیزنید...آپم خوشحال میشم سر بزنید:)

سیب آبی پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 19:52

سلام داداش نوید...
چیییییییییییییییزه...
اخه چه جوری بگم؟؟؟
داداشت همیشه مامانت رو اذیت می کنه؟؟؟
دیگه چی بگم؟؟؟؟
اهان...مدرکت مکانیکه؟؟؟

سلام جمعه 13 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:22

شما باید آرزوهایتان را تغییر دهید تا دنیا را دیگرگونه ببینید
زیبا بود

دوست خوبم جمله ی قشنگی گفتی ، ولی این ترجمه ی جمله ی من نبود .
راستی شما؟!

You must be the change you wish to see in the world.
شما باید همون تغییری باشید که آرزو دارین توی دنیا ببینین

تبسم شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 00:34

سلام
بازم دلتنگ شدی اومدی؟؟
نمیای اون ورا!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

میبینی که تببسم جان همیشه برای دلتنگی بهونه هست !

تنهاعشق شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 17:52 http://sezavaree-eshgh.blogsky.com

سلام آقا نوید بابا بی وفا مارو یادت رفته؟
من آپم بهم یه سر بزن من که همیشه به یادتم پس توام بیا و منو خوشحال کن

سیب آبی شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 19:56

سلام دوست من...
یه مدت گفتم داداشی...بعد فکر کردم شاید ناراحت بشی از این همه صمیمیت زود...ما بش میگیم پسر خاله ی چایی نخورده...
اوه راستی...شرمنده من با یه ادم کلی ناجور اشتباهت گرفتم معذرت معذرت معذرت
چند وقتیه مغزم واقعا نمی کشه...نمیدونم الان چی بگم تو نظرم...فقط با این جمله ی زیر عکس کاملا موافقم...

نه داداشی ناراحت نمیشم دلیلی نداره .

الما سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 22:07

هرجا باشی موفق باشی
منتظرت میمونیم تا بیای بازم
مواظب خودت باش

رامین چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 20:38

):

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد