من درد تو را از دست آسان ندهم
دل برنکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگاری دردی دارم
که آن درد به هزار درمان ندهم
---
جز من اگرت عاشق شیداست، بگو.
ور میل دلت به جانب ماست،بگو
ور هیچ مرا در دل تو،جاست،بگو
گر هست، بگو،نیست، بگو،راست بگو
---
تا با غم تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود، هم در غم عشق
اما نه چنین زار که این بار افتاد
----
هر روز دلم در غم تو زارتر است
و ز من، دل بی رحم تو بیزارتر است
بگذاشتی ام،غم تو نگذاشت مرا
حقا که غمت از تو وفادارتر است
-----
با هستی و نیستی ام بیگانگی است
وز هر دو بریدیم که مردانگی
است
گر من ز عجایبی که در دل دارم
دیوانه نمی شوم ز دیوانگی
است!
-----
گلچین شخصی از اشعار از رباعیات جلالدین مولوی رومی
لینک های پیشنهادی من :
زندگی نامه مولانا به صورت مختصر
شرح حال و زندگی نامه مولانا به صورت کامل